تحلیل- دیلی بیست،

ترامپ، اسب تروآی پوتین در كاخ سفید

ترامپ، اسب تروآی پوتین در كاخ سفید به گزارش بازار پرواز «جاسوسان روس نزدیك به یك قرن است كه آمریكا را تضعیف كرده اند. اهداف آنها در حین و پس از جنگ سرد یكسان بودند: برانداختن ایالات متحده، خراب كردن قدرتش و مسموم كردن بدنه سیاسی آن. آنها از سلاح های جنگ سیاسی بهره برده اند: فریب، اطلاعات غلط و جاسوسی.»


به گزارش بازار پرواز به نقل از دیلی بیست، "تیم وینر"، نویسنده و خبرنگار آمریکایی در تحلیلی برای این وب سایت نوشت: «عوامل آمریکایی آنها جایگاه های قدرت و اجرایی را به دست گرفته اند. آنها در وزارت دادگستری، وزارت خارجه و تمام آژانس های امنیتی ملی آمریکا نفوذ کردند. ستون پنجم ها در اف بی آی و سیاه به روس ها، کلیدهای قلمروی اطلاعاتی آمریکا را دادند. خیانت آنها سال ها شناسایی نشده باقی ماند. "ساموئل دیکشتاین"، یک عضو کنگره تعقیب کننده نازی ها از نیویورک، در سال ۱۹۳۷ جاسوس کرملین شد. کارهای او به مدت ۶ دهه مخفی باقی ماند.
چهار سال پیش، ولادیمیر پوتین، عامل کهنه کار "کا گ ب"، بزرگ ترین کودتای جنگ سیاسی از زمان اسب تروآ را به راه انداخت: فرستادن دونالد ترامپ به کاخ سفید. از آن زمان تاکنون، ترامپ یک دارایی باارزش روس ها بوده است، مرد کلیدی آنها برای جنگ با دموکراسی آمریکایی. این امر بر همگان آشکار است که ترامپ بازتاب پروپاگاندای سیاسی روسیه است، در مقابل جاسوسان و سربازان آمریکایی طرف پوتین را می گیرد و ستون های امنیت ملی آمریکا را تضعیف می کند. بر کسی پوشیده نیست که او اهتمام دارد تا نشانه های حمله روسیه به انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا را پاک کند. و حالا هم تلاش او بر این است که هشدارها در خصوص حمله روس ها به انتخابات بعدی را نیز کم اهمیت نشان دهد.
نکته رازآلود در این میان این است که چرا؟
نمی گویم پوتین به او پول می دهد. هیچ کس عکسی از ترامپ در حال پر کردن جیب هایش با طلاهای کرملین ندارد. اما انواع خیلی از مأموران مخفی در سالنامه های جنگ های سیاسی وجود دارند. با بعضی از آنها با دردسرهای مالی یا باج خواهی در ازای رابطه جنسی، تصفیه می شد. برخی بدون اینکه درکی از اهداف روسیه داشته باشند، به هدف آنها خدمت می کردند. برخی با ایدئولوژی اقتدارگرایانه روسیه تطابق داشتند. و بیشتر آنها حتی بدون اینکه استخدام شوند، به روسیه خدمت می کردند. آنها خود داوطلب این کار بودند.
ترامپ به پوتین به شکل ویژه ای خدمت می کند. او یک عامل نفوذ است.
عامل نفوذ کسی است که در جایگاه قدرت یک دولت متخاصم قرار داد. کسی که می تواند از قدرت آنها برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی یا گرفتن تصمیمات سیاسی به نفع فردی که زیر نفوذ او است، استفاده نماید. این روشی است که نظام اطلاعاتی آمریکا آنرا تعریف می کند. روس ها که برای نخستین بار این مفهوم را کامل کردند، آنرا اندکی متفاوت می بینند. از نظر آنها، عامل نفوذ نیازی نیست تحت کنترل قرار گیرد، استخدام شود یا به او پرداختی صورت گیرد. فقط کافی است که آنها مفید باشند.
"لئون پانه تا"، که تحت دولت اوباما ریاست سیا و پنتاگون را بر عهده داشت، شکی در این زمینه ندارد. او به من اظهار داشت که تحت هر تعریفی، "ترامپ برای همه مقاصد و اهداف، بعنوان یک عامل نفوذ روسیه رفتار می کند."
من در تمام طول تابستان با جاسوسان کهنه کار آمریکایی، پیشکسوتان جاسوسی و ضد جاسوس ها برای پادکستی به نام "گردباد" که برمبنای کتاب جدید من به نام "حماقت و شکوه: جنگ سیاسی آمریکا و روسیه ۱۹۴۵-۲۰۲۰" است، مصاحبه کرده ام. تقریباً تمام آنها با پانه تا موافق هستند، اما نظریه های دیگری هم دارند. سناریوی "احمق به دردبخور" بر سر جای خود باقی است. یا شاید به خاطر پول است: روس ها ممکنست اطلاعات مخرب درباره وضعیت مالی ترامپ داشته باشند. و برخی فکر می کنند این اطلاعات می تواند بدتر از این ها هم باشد.
همه این افراد با "فیونا هیل"، که تحت عنوان مدیر میز روسیه شورای امنیت ملی به ترامپ خدمت می کرد، موافقت بودند که مسکو مدت ها پیش ترامپ را نشان کرده است.
هیل در استیضاح سال قبل اظهار داشت: تجربه کا گ ب پوتین او را در دستکاری مردم، باج خواهی و اخاذی از آنها متخصص کرده است. این دقیقاً کاری است که یک مأمور پرونده انجام می دهد. آنها یک نقطه ضعف را می گیرند و از آن اخاذی می کنند. وی نتیجه گرفت، "من قاطعانه باور دارم که پوتین، رئیس جمهور ترامپ را نیز هدف گرفته بود."
ترامپ تقریباً دارای همه خاصیت هایی بود که مأموران اطلاعاتی روسیه مشتاق استفاده از آنها بودند: بی بندباری جنسی، طمع، فساد و غرور. وی اولین بار در سال ۱۹۸۷ از مسکو بازدید کرد؛ تاجر متکبری که به دنبال ساخت یک هتل لوکس در میدان سرخ مسکو، در شراکت با دولت شوروی بود. وی سپس آغاز به دادن سرنخ هایی درباره کاندیداتوری ریاست جمهوری کرد و آگهی های تمام صفحه در نیویورک تایمز و واشنگتن پست چاپ و در آنها استدلال کرد که اتحادهای راهبردی آمریکا در آسیا و خاورمیانه باید از بین برود. اندکی بعد، روس های مخفی در کازینوی "تاج محل" ترامپ در آتلانتیک سیتی، به او نزدیک شدند. یک نسل بعد، او هنوز در حال رقابت برای ریاست جمهوری است و هنوز هم اهتمام دارد آن هتل را در مسکو بسازد، بااینکه این مساله را انکار می کند.
"رولف مووات لارسن"، رئیس پیشین پایگاه سیا در مسکو می گوید: "شکی ندارم که دونالد ترامپ از همان روزهای تاجر بودنش، یک هدف بود." لارسن ایدئولوژی رو به افزایش اقتدارگرایانه ترامپ را بعنوان یک عامل کلیدی در تبعیتش از پوتین می بیند. او به من اظهار داشت: "نگران کننده ترین چیزی که درباره دونالد ترامپ یاد گرفته ام، میزانی است که خودرا با پوتین باز می شناسد. من این را بعنوان یک افسر سیا می گویم که تربیت شده به دنبال چنین چیزی، بعنوان مهم ترین عنصر یک پرونده بگردد؛ اینکه شما کسی را استخدام کنی که از نظر ایدئولوژیکی، طرف شما قرار دارد. و دونالد ترامپ میزان غافلگیرکننده ای از همبستگی ایدئولوژیکی با ولادیمیر پوتین را به نمایش می گذارد. اینطور نیست؟"
"جان سیفر" که مدتی در مسکو بوده و بعنوان جاسوس مقابل روس ها برای بیش از 20 سال فعالیت کرده، می گوید: آیا رئیس جمهور آمریکا واقعا یکی از دارایی های روسیه است؟ عمدی یا سهوی؟ ترامپ بطور قطع در موارد خاصی عمدا و یا سهوا مورد استفاده و کنترل قرار گرفته است.
سوال این جاست که آیا موفقیت روسیه به این علت است که ترامپ آدمی سهل الوصول و کسی است که به سادگی می توان فکرش را خواند و او را کنترل کرد و یا خود او کسی است که حاضر به همکاری است؟ آیا او یک دارایی است؟ به معنای آنچه در زبان انگلیسی استفاده می شود؟ بله، او هست. او بطور قطع از کتاب کار آنها پیروی می کند. او نقطه نظرات آنها را قوت می بخشد به طریقی افرادی که در کنارش هستند نقطه نظرات روس ها را بیان می کنند. و او دست به اقدام برای آنها می زند.
ما نمی دانیم که کازینوها و امپراتوری معاملاتی ترامپ تا چه اندازه به پول های سرمایه گذاران کا گ ب و الیگارش های وابسته به کرمیلن مرتبط هستند و آیا ارتباطات مالی او با روس ها به آنها مجوز استفاده مقابل او را می دهد یا خیر. ما نمی دانیم تا زمانی که یک تحقیقات بسیار جدی قضایی نگاه عمیقی به امور مالی او داشته باشد. و یک روز به همین زودی این اتفاق می افتد.
"استیو هال" که خود نیز بعنوان رئیس بخش سیا در مسکو فعالیت کرده، می گوید: من معتقدم که احیانا یک کنترلی وجود دارد که بر طبق آن روس ها می توانند برمبنای آن از ترامپ مطالبه داشته باشند. با این وجود به نظر من احیانا مهمترین چیز این است که ولادیمیر پوتین حساب هایش را کرده و به این نتیجه رسیده که ترامپ خیلی برای خودش ارزش قائل است و خودرا یک مرد خود ساخته قدرتمند می بیند.
وی ادامه می دهد: با توانایی ولادیمیر پوتین برای کشاندن ترامپ پای تلفن - یکی از تماسهای تلفنی که ما زیاد درباره اش نمی دانیم- یا شاید در یکی از ملاقات های خصوصی که شخص دیگری در آن جا نبوده، به او گفته هی، دونالد، فراموش نکن که چرا در جای که هستی، قرار داری.
هال می گوید او کمک های بسیار جدی دریافت می کند که خیلی از آنها از طرف کرملین است. این بخشی مفید از اطلاعات در مورد تبانی درباره ترامپ است.
البته ترامپ اصرار دارد که امپراتوری کسب و کارش ربطی به روسیه ندارد. وی هزاران بار گفته، این ایده که او با روس ها یک ارتباط شرورانه دارد، یک "فریب" است. ما در صورتیکه اف بی آی مجموعه ای از تحقیقات ضدجاسوسی جدی از این مساله تهیه می کرد، ممکن بود بیشتر درباره ارتباط او با روسیه بدانیم. اما به نظر می آید وزارت دادگستری ترامپ، این پرونده را از ترس نتایج شکار جاسوس، در نطفه خفه کرده است.
موات لارسن، پیشکسوت سازمان سیاست که سال ها به تعقیب خائنان کا گ ب در سیا و اف بی آی طی دهه 80 و 90 پرداخت. زمانی که از او پرسیدم: "با توجه به تملق، تحسین و حمایت سیاسی که پوتین ارزانی دونالد ترامپ می کند و باتوجه به میل ترامپ برای تبدیل شدن به یک اتوکرات به سبک پوتین- زمانی که موضوع خدمت رئیس جمهور آمریکا به منافع کرملین مطرح باشد، پوتین نیازی به استخدام ترامپ ندارد. ترامپ خودش، خودش را استخدام کرده، درست است؟"، لارسن با موضعی ضد جاسوسی مدتی طولانی، سخت به این مساله فکر کرد و اظهار داشت: درست است. اما بعد ناچار به پرسیدن سوالی واضح هستم: همه اش همین است؟ همه اش همین است که پوتین ارباب دستکاری و ترامپ هم به قدری پوچ است که عاشق این کار باشد؟ یا اینکه توضیح عمیق تری برای این رفتار غیرقابل توضیح وجود دارد؟ چونکه من نمی توانم و هیچ گاه نتوانسته ام تصور کنم که یک رئیس جمهور آمریکایی اساساً بتواند، خواسته یا ناخواسته، منافع آمریکایی را، چنان که طی 4 سال قبل انجام داده، بطور کامل به روس ها بفروشد.
ترامپ متحدان آمریکا را پس می زند و به دیکتاتورها و اتوکرات ها لبخند می زند. زمانی که خیل عظیم مردم در هنگ کنگ، پراگ و مینسک به خیابان ها می آیند و خواسته آزادی را فریاد می زنند، سکوت کاخ سفید کرکننده است.
جنگ سیاسی ترامپ مقابل دولت آمریکا، کمتر از پوتین نیست. وی به اجرای قانون، آزادی مطبوعات و مشروعیت انتخابات حمله می کند. او پروپاگاندا و نفرت را به گفتمان سیاسی می آورد. او رقبای سیاسی خودرا مانند مجرمان محکوم و آنها را به زندان تهدید می کند.

در تصور ترامپ از آمریکا، تمام قدرت در رئیس جمهور متمرکز شده است. کنگره نمی تواند او را کنترل کند؛ دادگاه ها نمی توانند قضاوتش کنند و قانون نمی تواند محدودش کند. اصرار او به اینکه مقاماتش مصون از خطا هستند، آمریکایی ها را ملزم می کند شواهدی که به گوش و چشم خود دیده اند را پس بزنند. وی تلاش می کند سابقه مجرمانه جنگ سیاسی کرملین را پاک کند و نظریه های توطئه ای را تبلیغ کند که روسیه را از حملاتش به آخرین انتخابات و انتخابات بعدی آمریکا مبرا کند، و بدین سبب طبق گفته "جان برنان" رئیس سابق سیا، "در عملیات پنهانی روسیه برای حفظ او بعنوان رئیس جمهور به خاطر منافع مسکو و نه آمریکا، شرکت می کند."

وی معماری امنیت ملی آمریکا را تضعیف می کند. او چشمانش را به روی گزارش سیا زمانی که با بی توجهی شکست ناپذیرش درگیر می شود، می بندد و به روسای پنتاگون در مسائل مرگ و زندگی، اهانت می کند. وی سفیران برجسته آمریکایی را با عنوان "نخاله های انسانی" بدنام می کند و عاملان اف بی آی را با عنوان خائنین خرابکار تحقیر می کند و به افسران سیا بهتان "نازی" می زند. او حالا هیئت مدیره اطلاعات ملی را پاک سازی کرده و حزب گراهای دغل باز را بجای آنها منصوب و جریان گزارش دهی اطلاعات به کنگره و مردم آمریکا را قطع کرده است؛ صفحه نمایش دودآلودی که تهدید حملات روسیه با قصد کمک به او برای برد در انتخاب مجدد را تیره و تار می کند.
رئیس جمهور، به اندازه شوالیه های سیاسی پوتین و نه کمتر از آنها، بدنه سیاسی آمریکا را به دروغ، خشم ملتهب و گفتمان مسموم آلوده است. عملیات میلیارد دلاری انتخاب مجدد ترامپ، از استراتژی های اطلاعات اشتباه دیجیتالی برگرفته از روسیه استفاده می نماید. پاسخ او به ویروس کرونا، سیلی از دروغ و انکار است که یادآور واکنش شوروی به چرنوبیل است. با وجود حمایت کرملین از نامزد آشوب، پیش بینی از مدتی که ترامپ در قدرت می ماند یا واکنشش به اینکه مردم به رئیس جمهوری او اختتام دهند، اینکه در صورت شکست به شکل مسالمت آمیز تسلیم کاخ سفید خواهد شد یا در صورت برد بعنوان یک ستمگر حکومت خواهدنمود یا خیر، وجود ندارد.
تقریباً ۴۰ سال پیش، همزمان با شدت گرفتن جنگ سرد، رونالد ریگان اولین کنفرانس خبری خود بعنوان رئیس جمهور را برگزار کرد. وی اظهار داشت که روس ها نسبت به آمریکایی ها، با قوانین متفاوتی عمل می کنند. آنها حق هرگونه جنایت، دروغ و تقلبی را به خود می دهند. ما بنا بر استانداردهای دیگری عمل می نماییم، اما اگر این استانداردها زمانی درست بوده باشند، حالا دیگر این طور نیستند.
تراژدی این است که ترامپ برای در قدرت ماندن، دروغ خواهد گرفت و تقلب خواهدنمود.
و در این راه، آمریکا را بیش از پیش شبیه به روسیه می کند.
این سؤال وحشتناک در قلب ماجرا باقی می ماند: تأثیری که پوتین بر روی ترامپ دارد چیست؟ و هیچگاه بر روی این رمز و راز تحقیقی صورت نگرفته است. اف بی آی، سیا، رابرت مولر، کنگره و... هیچ کدام بر روی این مساله تحقیق نکرده اند. من از موات لارسن پرسیدم که اگر ریاست اطلاعات آمریکا را بر عهده داشت، و اف بی آی نزدش می آمد و به او می گفت، ما نگران هستیم که رئیس جمهور آمریکا به طریق غیرقابل شناختی، تحت تأثیر ولادیمیر پوتین باشد، آنگاه چه می کند؟
وی اذعان کرد که در این صورت به سیا و اف بی آی می گفت، تیم کوچکی از شکارچیان جاسوس تشکیل دهند تا ببینند آیا این امکان وجود دارد که رئیس جمهور یک جاسوس روسیه باشد. لارسن افزود: من به آنها چک سفیدامضا می دهم تا هر چه را لازم است در خفای کامل بررسی نمایند، بطوریکه هیچ کس از وجود این واحد خبر نداشته باشد.
من پرسیدم، "و آیا این کار را با علم به این می کنی که این تحقیقات ممکنست سال ها و دهه ها طول بکشد؟"
لارسن پاسخ داد: مجبور هستم. و دلیل آن هم این است که شما باید برای پاسخگویی به تاریخ آماده باشید.»




منبع:

1399/07/09
09:16:52
5.0 / 5
1771
تگهای خبر: آمریكا , بال , دیجیتال , سازمان
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۳
هواپیمای عمودپرواز
بازار پرواز
flybazar.ir - حقوق مادی و معنوی سایت بازار پرواز محفوظ است

بازار پرواز

فروش هواپیمای کنترلی و کوادکوپتر و لوازم